من به قول حساسیت دارم...حالم بد می شود..می ترسم..می لرزم...شب خواب خون آشام می بینم..
اصلا انگار که توی گلویم کهیر بزند..هر چه هم که آب می خورم هوا پایین نمیرود
خوب چون می ترسم...من وقتی کسی می گوید "قول مردانه می دهم" خیلی بیشر می ترسم...مخصوصا وقتی تنگش می گویند " مطمئن باش" یا "خیالت جمع" ..من خیلی می ترسم...انگار دلم بخواهد یک امداد گر آماتور با لوله ی خودکار مسیر تنفسم را باز کند...آخر حساسیت دارم...شایدم به دلبستگی به این اطمینان حساسیت دارم..
قبلا ها به دروغ حساسیت داشتم ولی تازگی انگار بر طرف شده..من فقط به "قول" حساسیت دارم
البته به خودت نگیر..من به خیلی چیزها حساسیت دارم..
مثل گوجه فرنگی و بادمجون و فلفل دلمه ...کهیر می زنم و خرخر می کنم ولی زنده م.
فکر کنم ایمنی بدنم دارد خیلی پایین می آید ... این حساسیت ساده دارد بد جور از پا درم می آورد
Salam weblog Khobi Dari Mamnon Misham Be site Man Ham Sar Bezani
Rasi Agar Barat Zahmati Nist Boro Be In Safhe Va Ro Tablighesh Klick Kon
http://www.p30javan.com/ads.html
Agar Mikhay Tabadol LInk KOnim Man ro Ba name "p30javan" farsiha va adrese
p30javan.com
link kon bad biya to sitam behem khabar bede
montazeram ya ali
علی یارت
www.learnestan.ir
برای تبادل لینک با شما اماده است
بگو همینجور تو اوج آمادگی خودشو نگه داره
چرا ؟
چون زیاد بد قولی دیدید ؟
نمی دونم...قول کلا چیز خطر ناکیه!![](http://www.blogsky.com/images/smileys/017.gif)
اون اعترافه رو هم خوندم یعنی منفجر شدم از خنده!! خیلی باحالی!
باید برم یه فکری واسه خودم بکنم..اینجوری نمیشه!!!
اوالونا تو هر چی هم که باشی
هر چقدر هم حساسیت داشته باشی مهم نیست
هم اینهکه آدم حساسی نباشی
وقتی آدم حساس می شه خودش رو به فاک می ده
لبته توم یفکرش فکر می کنه که داره یارو رو به فاک می ده ولی یه روز سرحساب می شه می بینه به فاک رفته و یارو داره ریسه می ره از بی معرفتی
راستی تو باعث شدی و من و بخونم و بدونم که جیرجیرک ها فقط سه روز زنده ان
ولی تو اولین و آخرین جیرجیرکی هستی که من خیلی ماهه می شناسمت و می خونمت و می دونم بیشتر از سه روز زنده ای
پس تو خوشبختی
دستت طلا
رسم رفاقت و مهر
آره رفیق من بیشتر از سه روز زنده مونم..خودمم فکرشو نمی کردم
دست خودت طلایی تر..:)
به نظر من پاشو یه دهن آواز بخون
خودت رو کش بیا تا جایی که می خواد لباسات بره به سمت پارگی ولی در آستان این پاره شدن ذهن مشوش به سکون برسه
بعد خیلی باسلیقه برو یه ساندویچ مغز درست کن و بزن به بدن
شک نکن که حساسیتت خوب می شه
شاید بعدش غول شدی ...
ولی امیدوارم هیچ وقت توی چراغ جادو نری
به رسم رفاقت و مهر بانو
باید زد زیر آواز...راست می گی..
وقتی خیلی سال پیش یکی گفت خدایای مملکت مارو از دروغ وخشکسالی در امان نگه داره می دونست انگار یه روزی مثل امروز دروغ همه جا رو میگیره
برای حمایت از دوستان برای اینکه همه دوباره برگردند و مشکلات بیرون دنیای خوب نوشتن را بگذارند بیرون از بلاگ و دور هم دوباره جمع شویم و با هم بنویسیم و با هم بخوانیم ...
این یک فراخوان دوستانه از طرف دخو است
اگر این اتفاق رفتن برای هر کسی به غیر از کوریون عزیر هم اتفاق می افتاد برای او هم همین کار را می کردیم ... پشت هم باشیم که کوه باشیم ...
به نظرم بیاید هیچ کس تا ۳۱ شهریور پست تازه ای نگذارد تا همه دوباره دور هم جمع شوند
این نظر من است
همه این پست را بگذارند و فعلا درها را ببندند تا خورشید دوباره ظهور کند به رفاقتمان
تا ۳۱ شهریور به رسم رفاقت و مهر سکوت می کنیم و پست تازه ای نمی نویسیم تا رفقای ما برگردند و دوباره همه دور هم جمع شویم و با هم بنویسیم و با هم بخوانیم که ما زنده به پیوند یکدیگریم و هر چه در این دنیای مجازی بین ما هست رفاقت و مهر است ...
سلااااام
اومدم قول بدم اینجا که دارم می نویسم کمی بیشتر دووم بیارم یییییییییهو یاد یه حشره ی سبز با کهیرهای بنفش افتادم (از این آیکونا که دستاشو میذاره رو چشاش که یعنی من نبودم)
به رسم رفاقت و مهر ...
ما هم حساسیت شده ایم
به رفیق
به کلمه ی دیر پاییز
به کلمه ی مزمن شهریور
ما هم حساسیت داریم
اما همه این حساسیت ها دوایش یک پیاله شراب ناب شانی است
و کمی صبر تا سحر
سحر برای ما پاییز است
به رسم رفاقت و مهر
اصولا هم که می دانید شدیدا سر آدم هم میایید این چیزهایی که بهش آلرژی دارد آدم