سرافکنده کردیم فرشتگانی را که به نام من و تو پیشانی به خاک ساییند.
حلقه شدم دور میله های راه راه ضریح پیراهنت. دخیل می بندم از اشک هایی که سر میخورند تا عمق گرم و مرطوب رابطه.
ای علمدار تشنه ی جنگل سبز ، سپردمت به خوشبختی.
کامنت های آدم کم می آورد از پس این همه پلک:*
و انگشتان آدمیزاد پس این همه نوازش..:*
بسیار مسرورم از آشنایی با شما
و من هم :)
کامنت های آدم کم می آورد از پس این همه پلک
:*
و انگشتان آدمیزاد پس این همه نوازش..:*
و من هم :)