راست گفتی.از دلتنگی می توان نوشته. از انتظار . از تَرَک ها. وقتی تو هستی با آن لبخند آسمانی چیزی برای گفتن ندارم جز گفتن از این حس آشنای نگفتنی.
آن روی دیگرتزشتی هلاکت باری استای نیمرخ حیات بخش ژانوس !
شایدم!
درد دل:چقدر همه چیز سر جاش نیست ، آدم دلش میخواد بپکه بره پی کارش ، بعد یهو میفهمه حتی همین پکیدن و پی کار رفتن هم سر جاش نیست ، بعد اینجاس که آدم واقعا دلش میخواد بپکه !!!ای بابا...
هیچ چیز سر جاش نیست..آره ساسان..هیچی..
کامنتم نمیاد ، ولی هستم...
:)... چه خوب..
:)
سلام ،من یه کامنت دیگه هم گذاشته بودم ، الان نیست !0_o
واقعا؟ من چیزیو پاک نکردما..:(
آن روی دیگرت
زشتی هلاکت باری است
ای نیمرخ حیات بخش ژانوس !
شایدم!
درد دل:
چقدر همه چیز سر جاش نیست ، آدم دلش میخواد بپکه بره پی کارش ، بعد یهو میفهمه حتی همین پکیدن و پی کار رفتن هم سر جاش نیست ، بعد اینجاس که آدم واقعا دلش میخواد بپکه !!!
ای بابا...
هیچ چیز سر جاش نیست..آره ساسان..هیچی..
کامنتم نمیاد ، ولی هستم...
:)... چه خوب..
:)
سلام ،
من یه کامنت دیگه هم گذاشته بودم ، الان نیست !
0_o
واقعا؟ من چیزیو پاک نکردما..:(