کولکاویس

پنجره رو باز بذار شاید پریدم..

کولکاویس

پنجره رو باز بذار شاید پریدم..

اینجا کجاست؟..

احساس میکنم از خواب اصحاب کهف بیدار شدم..این بلاگ اسکای جدید را نمی فهمم!نوشته هایم را نمی فهمم..نمی شناسم خودم را..این صفحه ی سفید غریب را..انگار انگشت آشنایی تو ی شلوغی خیابان از دستان من سریده و رفته! ..دلم برای نوشتن تنگ شده و این ناتوانی در نوشتنم را نمی فهمم..دوست دارم گوشه ی جدول خیابان بنشینم و به ازدحام پاهای بلندی که برابرم میگذرند زل بزنم تا یکی از این پاهای بلند روی سرم خم بشود و مهربان بگوید "کمک می خوای" و من به برق چشمهاش فقط اعتماد کنم..
نظرات 5 + ارسال نظر
ساسان سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:21 ق.ظ

یاد آهنگ ne me quitte pas افتادم، البته من فرانسه نمیدونم، ترجمه انگلیسی شو بلدم، بله... :)

نمیدونم شنیدم یا نه :)

sasan شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 04:09 ق.ظ

:)

sasan شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:49 ق.ظ

سلام رفیق عزیز
من مرتب میام اینجا ولی میبینم پست نذاشتی، دلم میگیره !
به هر صورت، کامنت گذاشتم که ابراز وجود کرده باشم
خوش باشی...

خوش که نیستیم، لک و لکی میکنیم..:)..مرسی از حضورت

ساسان یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:10 ق.ظ

سلام
فک کنم من بیشتر از خودت به این وبلاگ سر میزنم ! :)

:) شما لطفت زیاده

ساسان پنج‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:00 ق.ظ

سلام رفیق
کجایی؟!

زنده، توی خاک نفس میکشیم :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد