کولکاویس

پنجره رو باز بذار شاید پریدم..

کولکاویس

پنجره رو باز بذار شاید پریدم..

دلتنگی

چند دقیقه چشم هام رو ببندم تا برگردی؟ چند جلد " نامه های عاشقانه یک پیامبر " بخرم و زیر همه ی جمله هاشو رو خط بکشم تا ببخشی؟ تا چند بشرم تا برسیم؟ چند تا سوت بزنم تا کارت تمام بشود؟تا کجا بدوم تا تو قبل از من رسیده باشی و زیر سایه بان کلبه ی چوبی سوگ سیاوش بخوانی؟ بگو..فقط بگو . حرف بزن با من! کلمه هایی با صدای گرمت بگو!من ناتوانم! راه حل نشانم بده.. لعنتی!چه کنم با این همه دلتنگی نبودن تو..

نظرات 1 + ارسال نظر
ساسان دوشنبه 26 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:34 ب.ظ

بکت تو در انتظار گودو یه چیزی تو این مایه ها میگفت:

تو روی زمین هستی و من هیج راه حلی واسه این (روی زمین بودن) ندارم !

زیبا..:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد