پنجره رو باز بذار شاید پریدم..
پنجره رو باز بذار شاید پریدم..
من میخزم، در عمق ،با کرم های خاکی. با خرهای خاکی. همه جا سیاه است و قهوه ای تنها لغتی که زمزمه میشود این است :" کجایی؟" و سوت سکوت.. زمین گرمای نفرین را هم نداشت این روزها.
سیتکاویس
جمعه 22 شهریورماه سال 1392 ساعت 03:14 ب.ظ