سلام عزیزم من خیلی وقته نوشته هاتو میخونم امروز اشک منو درآووردی اصلا گور بابای این جوونکای نصفه نیمه عاشق پیشه ی رفیق نیمه راه ی نقطه چین شده ! هزارجور ادا اطوار عشقولانه از خودشون در ور میکنن آخرش میگن "شما خیلی بهتر از منی .. من لیاقت تو رو ندارم .. لیاقت شما بالاتر ازینه ." ازینجور دری وریهای دیگه... اصلا باهاس تمومشونو گرفت یه شبه خواجه کرد تا حالیشون بشه لیاقت یعنی چه! اصلا .. اصلا .. لعنت لعنت به دختر بودن توی این فرهنگ کثیف که یک قطره از مردانگی و مرد صفتی اصیل توی رگ های این مردم باقی نگذاشته .. اصلا واقعا کی و کجا لایق چنین عشق های دخترانه ی پاک و بی آلایشی هستند؟.. جوونهای مثلا تحصیلکرده ی روشنفکر...نسل وازده از زمین و زمان .. (این چرت و پرتا چیه دارم میگم؟) خلاصه که عزیزم هیچم "وقت نیست" نیست! خیلی هم وقت هست.. هـــــــــــــوووو حالا کو تا چهل.. پنجاه .. شصت ..سالگی دتر! :) نگران نباش این مرض پوچی بعد از دفاع پایان نامه شایعه ..طبیعیه .. حالا دُرُس میشه.. قربانت..دُرُس میشی .. بیخیال ..
:) مرسی .. جالب بود!:) اون " شما از ما بهتری ، من لیاقت تورور ندارم، لیاقت شما بالاتر از اینه!" و راه حل اجتماعیشو خوب اومدی!:))
ساسان
دوشنبه 19 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 07:18 ب.ظ
پ ن: تنها چیزی که از من دلجویی میکرد ، امید به نیستی پس از مرگ بود. فکر زندگی دوباره مرا میترسانید و خسته میکرد. من هنوز به این دنیایی که در آن زندگی میکنم انس نگرفته بودم ، دنیای دیگر به چه درد من میخورد ؟
سلام عزیزم
من خیلی وقته نوشته هاتو میخونم
امروز اشک منو درآووردی
اصلا گور بابای این جوونکای نصفه نیمه عاشق پیشه ی رفیق نیمه راه ی نقطه چین شده ! هزارجور ادا اطوار عشقولانه از خودشون در ور میکنن آخرش میگن "شما خیلی بهتر از منی .. من لیاقت تو رو ندارم .. لیاقت شما بالاتر ازینه ." ازینجور دری وریهای دیگه... اصلا باهاس تمومشونو گرفت یه شبه خواجه کرد تا حالیشون بشه لیاقت یعنی چه!
اصلا .. اصلا .. لعنت
لعنت به دختر بودن توی این فرهنگ کثیف که یک قطره از مردانگی و مرد صفتی اصیل توی رگ های این مردم باقی نگذاشته .. اصلا واقعا کی و کجا لایق چنین عشق های دخترانه ی پاک و بی آلایشی هستند؟.. جوونهای مثلا تحصیلکرده ی روشنفکر...نسل وازده از زمین و زمان .. (این چرت و پرتا چیه دارم میگم؟)
خلاصه که عزیزم هیچم "وقت نیست" نیست! خیلی هم وقت هست.. هـــــــــــــوووو حالا کو تا چهل.. پنجاه .. شصت ..سالگی دتر! :)
نگران نباش این مرض پوچی بعد از دفاع پایان نامه شایعه ..طبیعیه .. حالا دُرُس میشه.. قربانت..دُرُس میشی .. بیخیال ..
:) مرسی ..
جالب بود!:) اون " شما از ما بهتری ، من لیاقت تورور ندارم، لیاقت شما بالاتر از اینه!" و راه حل اجتماعیشو خوب اومدی!:))
بازم خوبه پلی آف نداره !
آدم حذف میشه میره پی کارش :))
پ ن: تنها چیزی که از من دلجویی میکرد ، امید به نیستی پس از مرگ بود. فکر زندگی دوباره مرا میترسانید و خسته میکرد. من هنوز به این دنیایی که در آن زندگی میکنم انس نگرفته بودم ، دنیای دیگر به چه درد من میخورد ؟
بوف کور - حس کردم بی ربط نیست با پستت...
پ ن1: امروز سالروز خودکشی هدایت هم هست ، بلند صلوات ختم کن :)))
اللهم صل علی...
صلوات بلند محــــــــــــــــــــــــــــــــمدی!! شله شله!..بعدی رو محکمتر ختم کن!!
بهــــ ـــمن!!!!!!!! بازگشت قهرمانانه ت رو تبریک میگــــــــــــــــــــــــــم!