کولکاویس

پنجره رو باز بذار شاید پریدم..

کولکاویس

پنجره رو باز بذار شاید پریدم..

من و این روزها

 باز امتحان دارم. باز درس می خوانم.باز وقت ندارم. باز نصف شب ها توی خواب از این دنده به آن دنده، در فاصله پشت و رو کردن خنکی بالشت بی اختیار درس دوره میکنم. باز من و آب نماهای کتابخانه ملی. من و کتاب ها و ماژیک های شبرنگ سبز و نارنجی و زرد. من و نقاشی های کنار کتاب. من و نسکافه داغ داغ. من و خوابالودگی یازده صبح. من و کلاغ ها و گربه های خوابزده. من و گلدان های صبورم. من و ماشین شلوغ و کثیف. من و کیسه های زباله یکهفته ای. من خانه ای که رنگ دارد، عشق دارد، تنهایی دارد و انتظار. من و تو و پرتقال و گلپر و لبخند. من و تو و صبح های شلوغ ترافیک همت. من و تو و این حال آرام. من و سکوت.

 من و آرامش.

 من و امید.