کولکاویس

پنجره رو باز بذار شاید پریدم..

کولکاویس

پنجره رو باز بذار شاید پریدم..

باید رفت

دارم تسبیح می چرخوانم...می روم...نمی روم.....می نویسم...نمی نویسم....می ترسم...نمی ترسم....می خواهم..نمی خواهم....می شود؟...نمی شود؟.... 

نباید رفت؟....باید رفت...؟  مهره ی تسبیح آخر گیر می کند بین شست و اشاره...باید رفت... از الان که بشمری ۳ روز دیگر...

جوگیر شدم؟...جوگیر نشدم؟...

نظرات 3 + ارسال نظر
هیس جمعه 22 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:34 ب.ظ http://l-liss.blogsky.com

باید رفت
دلم رفتن میخواهد
سلام

باید رفت!
می رویم!مثل گذشته!

asrin جمعه 29 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:08 ب.ظ http://www.kucheyemanblogsky.co m

salam mina.kojaee?delam barat tang shode.

دل های بزرگ زود جاشون تنگ میشه...:)...زنده ایم..در حال زنده بودنیم

آرشه یکشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:20 ق.ظ http://fiddlestick.ir/

مینا خاله جان رفتیم این جا .. بیا صداشم در نیار!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد